لوطی گری (گَ) صفت لوطی. جوانمردی. بخشندگی. آزادگی. - لوطی گری سر کسی شدن، از آداب لوطیان بوئی و بهره ای داشتن ادامه... صفت لوطی. جوانمردی. بخشندگی. آزادگی. - لوطی گری سر کسی شدن، از آداب لوطیان بوئی و بهره ای داشتن لغت نامه دهخدا
لوطی گری داشواری (گویش تهرانی) بامونگری عمل لوطی جوانمردی: فلانی خیلی لوطی گری دارد ادامه... داشواری (گویش تهرانی) بامونگری عمل لوطی جوانمردی: فلانی خیلی لوطی گری دارد فرهنگ لغت هوشیار
لوطی گری جوانمردی، سخاوت، سماحت، فتوت، گذشت ادامه... جوانمردی، سخاوت، سماحت، فتوت، گذشت فرهنگ واژه مترادف متضاد